برای استفاده از سایت راندخت، نیاز به راهنمایی داری ؟!

از یک هنرجو معمولی تا تدریس آواز

از یک هنرجو معمولی تا تدریس آواز

از یک هنرجو معمولی تا تدریس آواز در آموزشگاه

آدم وقتی توی این دستاورد می‌شنوه یکی بعد از کلی جنگ درونی، بالاخره خودشو پیدا کرده و حالا داره به بقیه آموزش میده، ته دلش یه حس عمیق روشن میشه.
یکی از شرکت‌کننده‌های قدیمی دوره‌ شکرگزاری با پشتکار، عشق به یادگیری و دل دادن به خودش، مسیری رو رفته که آخرش به اعتماد به نفس، درآمد و آرامش رسیده.
اگه تو هم دنبال یک مسیر روشن از دل تاریکی‌ها می‌گردی، این دستاورد رو تا آخر بخون، امیدوارم برای تو هم چراغ راهی باشه.

 

داستان شکوفایی با شکرگزاری : کد دستاورد ۱۲۲۳۳۵#

سلام استاد عزیزم

سال ۱۴۰۰ با شما آشنا شدم. از همون سال تموم دوره‌های شکرگزاری رو همراهتون هستم.
دوره‌ سایه و کودک درون و عزت نفس و باورمند رو شرکت کردم و روز به روز با راهنمایی‌ها و مشاوره‌ها و دوره‌ها سعی کردم به خودم برسم، به خود واقعیم.

بزرگ‌ترین دستاوردم عشق به خودم و دوست داشتن خودم بود.
با پیدا کردن هر سایه، بهتر به خودم وصل میشم.
خودمو پیدا کردم، باورهام شکل دادم و هر روز کار میکنم تا باورهام قوی‌تر بشه.

در کنار بعد معنویم، روی بعد شخصیم هم کار می‌کردم.
کلاس‌های سنتور و آوازم رو جدی‌تر و با قدرت بیشتر ادامه دادم و به جایی رسیدم که اساتید آواز و سنتور، بهم پیشنهاد تدریس دادن.
و در آموزشگاه‌های مختلف معرفیم کردن برای تدریس.

من هیچ درآمدی نداشتم. با تدریس، مدار مالیم بالا اومد و تونستم برای ایده‌هام راحت‌تر تصمیم بگیرم.

بزرگ‌ترین دستاوردهام موفقیت در تدریس سنتور و آواز و رسیدن به درآمد هست.

 

تحلیل روان‌شناسی و علمی این دستاورد :

این تجربه یک مسیر رشد واقعی رو نشون میده. وقتی کسی از «عشق به خود» حرف میزنه، یعنی یاد گرفته خودشو همون‌جوری که هست، با همه ضعف‌ها و نقاط قوتش بپذیره.
و این پذیرش، نقطه شروع شکوفاییه بچه‌ها. تو روان‌شناسی میگن عزت نفس بالا باعث میشه آدم بتونه روی توانایی‌هاش سرمایه‌گذاری کنه، یعنی چیزایی که الان داریم، توی وجودمون هست، منتظر نمی‌شیم جادویی اتفاق بیوفته یا معجزه‌ای بشه، همین حالا، من با همین حد و مقدار توانایی می‌تونم، توی این بخش و اون بخش موثر باشم و…
این خودجوی عزیز با شناخت سایه‌هاش و ساختن باورهای قوی، تونسته هم به آرامش درونی برسه، هم توی دنیای بیرونش تاثیر بذاره.
شروع تدریس موسیقی، ورود به آموزشگاه‌ها و بالا رفتن مدار مالی، همش نشونه اینه که وقتی از درون تغییر میکنی، بیرون هم باهات همراه میشه و هوورا، مدارت داره میره بالا به لطف خداوند.

جمع‌بندی :

این فقط قصه مسیری بود که با تردید شروع شد و با ایمان ادامه پیدا کرده و به لطف خداوند، خودجو هنوز در حال ادامه مسیر هست.
قصه کسی که یک روز فقط شاگرد کلاس موسیقی بود، ولی حالا با باور و تلاش خودش، تبدیل شده به معلمی که می‌تونه، صدای امید رو به دل خیلیا میرسونه.
تو این مسیر، نه معجزه‌ای از بیرون اتفاق افتاد، نه کسی فرشته نجات شد؛ همه چی از دل خودش شروع شد، از جایی که تصمیم گرفت خودش رو ببینه و به خودش فرصت بده و هر روز قدمی برداره، حتی اگه کوچیک باشه.

این تجربه یک یادآوری برای همه اونایی هست که نشستن یک گوشه و فکر میکنن موفق بودن و موفق شدن، کار یکسری آدمای خاصه، حتما معجزه لازم هست.
نه عزیزم، خاص بودن از همون لحظه‌ای شروع میشه که خودتو باور میکنی، و با توکل به خداوند، بلند میشی و شروع می‌کنی، مگر خداوند نمی‌فرمایند، ای بنده من از تو حرکت و از من برکت.
تو هم همین حالا اگه فقط یک درصد به خودت شک داشتی، بدون هنوز راهی هست.
هنوز میتونی خودتو پیدا کنی، صدات شنیده میشه و می‌تونی اونی بشی که همیشه ته دلت دلت می‌خواستی باشی.

حالا تو بگو
تو با استعدادت چه‌قدر رفیق شدی؟ اصلا پیدا کردیش؟! اصلا دیدیش؟
فکر میکنی توی مسیر شکوفایی‌ هستی یا هنوز فکر می‌کنی یه چیزی، مانعی ، سدی جلو راهته؟

تو کامنتا برام بنویس، مشتاقم بدونم داستان تو چطوریه!

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *