برای استفاده از سایت راندخت، نیاز به راهنمایی داری ؟!

ذهنتو از نو برنامه‌ ریزی کن

ذهنتو از نو برنامه‌ ریزی کن

ذهنتو از نو برنامه‌ ریزی کن، همین حالا وقتشه، بجنب

در طول زندگی، همه‌ ما با موقعیت‌هایی روبه‌رو شده‌ایم که احساس کرده‌ایم هیچ کاری از دست‌مان برنمی‌آید؛ انگار در دام یک چرخه‌ ناتوانی گرفتار شده‌ایم.
این احساس درماندگی، تنها یک واکنش احساسی گذرا نیست، بلکه ریشه‌های عمیقی در روان انسان دارد. نظریه‌ «درماندگی آموخته شده» برای اولین‌بار نشان داد که چگونه تجربه‌های مکرر شکست و عدم کنترل می‌توانند تاثیر ماندگار بر رفتار و ذهن ما داشته باشند.

در این مقاله، با نگاهی دقیق‌تر به آزمایش‌ها و نتایج این نظریه، به بررسی نقش آن در زندگی فردی و اجتماعی می‌پردازیم.

درماندگی آموخته شده چیست

نظریه‌ درماندگی آموخته شده (Learned Helplessness) یکی از مهم‌ترین و تاثیرگذارترین نظریه‌ها در روان‌شناسی و علوم رفتاری است که اول بار توسط روان‌شناس معروف، مارتین سلیگمن، در دهه‌ی ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ مطرح شد.
این نظریه به بررسی چگونگی احساس ناتوانی و بی‌دفاعی در موجودات زنده در پاسخ به شرایط غیرقابل کنترل می‌پردازد.
سلیگمن با انجام مجموعه‌ای از آزمایش‌ها بر روی سگ‌ها به این نظریه دست یافت که تاثیرات عمیقی بر زمینه‌های مختلفی چون روان‌شناسی بالینی، تربیتی و همچنین زندگی روزمره دارد.

ذهنتو از نو برنامه‌ ریزی کن

ذهنتو از نو برنامه‌ ریزی کن

آزمایش‌های اولیه

آزمایش‌های سلیگمن با استفاده از سگ‌ها انجام شد. در این آزمایش‌ها، سلیگمن دو گروه از سگ‌ها را انتخاب کرد. گروه اول سگ‌ها در محیطی قرار گرفتند که می‌توانستند از یکی از موقعیت‌ها فرار کنند و داخل قفس آنها پدالی بود که اگر روی آن فشار می‌دادند، در قفس باز می‌شد، در حالی که گروه دوم در محیطی قرار گرفتند که هیچ کنترلی بر شرایط خود نداشتند.
همان پدال وجود داشت ولی در قفس قفل بود و نمی‌توانستند از آن فرار کنند.
هر دو گروه در قفسی که راه فرار داشت قرار گرفتند، بعد از چند روز دو گروه مجزا شدند و یک گروه در قفسی قرار گرفت که در آن قفل بود. برای این کار به سگ‌ها جرقه‌هایی وارد می‌شد که به آنها آسیب نمیزد، اما باعث ایجاد استرس و ناراحتی در آنها میشد.

سگ‌های گروه اول با یک فشار ساده می‌توانستند از جرقه‌ها فرار کنند و به این ترتیب درک کردند که توانایی کنترل شرایط خود را دارند. اما سگ‌های گروه دوم، وقتی بارها و بارها سعی کردند که فرار کنند و هیچ موفقیتی به دست نیاوردند، نهایتا تسلیم شده و بی‌حرکت باقی ماندند؛ حتی وقتی که بعدا شرایط برای فرار برای آنها فراهم شد و به قفس سگ‌های گروه اول اضافه شدند، هر چند می‌دیدند که گروه اول پدال را فشار می‌دهند و در قفس باز می‌شود، اما باز تلاشی نمی‌کردند.

نتایج آزمایش

نتایج آزمایش سلیگمن نشان داد که سگ‌های گروه دوم دیگر هیچ تلاشی برای فرار نمی‌کردند، حتی در شرایطی که فرصتی برای نجات وجود داشت.
این رفتار، سلیگمن را به این نتیجه رساند که زمانی که موجودی بطور مکرر با موقعیت‌های غیرقابل کنترل و دردناک مواجه می‌شود، احساس بی‌قدرتی و درماندگی می‌کند که منجر به ناتوانی در یادگیری رفتارهای جدید و مناسب‌تر می‌شود. در واقع، این درماندگی آموخته شده یک نوع بازتاب عاطفی است که در آن موجودات احساس می‌کنند، نمی‌توانند کنترلی بر نتایج زندگی خود داشته باشند.

عواقب نظریه‌ درماندگی آموخته شده

نظریه‌ درماندگی آموخته شده در روان‌شناسی و علوم اجتماعی تاثیرات عمیقی داشت. این نظریه نشان می‌دهد که چگونه تجربیات منفی می‌توانند بر رفتارها و نگرش‌های فرد تاثیر بگذارند و در نهایت به مشکلاتی چون افسردگی و اضطراب منجر شوند.
بعنوان مثال، افرادی که در گذشته با موقعیت‌های شکست و ناکامی روبه‌رو شده‌اند، ممکن است نسبت به چالش‌های جدید احساس درماندگی و ناتوانی کنند.

سلیگمن با توسعه‌ این نظریه به شناسایی عوامل موثر بر سلامت روان و رفاه فردی پرداخت و نشان داد که این درماندگی آموخته شده می‌تواند از طریق تغییر نگرش‌ها و باورهای افراد بهبود یابد. او به معرفی مفهوم «تفکر خوش‌بینانه» پرداخت که بر اهمیت تغییر الگوهای فکری منفی به مثبت تاکید می‌کند.
(چیزی که در دوره شکرگزاری در ۲۸ روز شما شاهد آن خواهید بود این است که شما این الگوی مخرب را کلا رها خواهید کرد و به اصطلاح ریست خواهید شد.)

موارد کاربرد نظریه

نظریه‌ درماندگی آموخته شده در بسیاری از حوزه‌ها کاربرد دارد؛ از جمله در درمان افسردگی و اضطراب، مشاوره‌های تربیتی و حتی در آموزش و پرورش. بعنوان مثال، معلمان و والدین می‌توانند با ایجاد محیط‌ های حمایتگر و مغتنم، به کودکان کمک کنند تا احساس کنترل بیشتری بر زندگی خود داشته باشند.

در زندگی روزمره، این نظریه به ما یادآوری می‌کند که چگونه ممکن است در برابر چالش‌های جدید دچار احساس درماندگی شویم و چگونه می‌توانیم با تقویت روحیه و نگرش مثبت، این احساس را در خود کاهش دهیم.
همچنین، در زمینه‌های مدیریتی و رهبری، این نظریه می‌تواند به تبیین رفتار کارمندان و ایجاد محیط کار مثبت کمک کند.

انتقادها و محدودیت‌ها

با اینکه نظریه‌ سلیگمن تاثیر بسزایی در روان‌شناسی دارد، اما همچنین با انتقادات و محدودیت‌هایی نیز مواجه شده است. یکی از انتقادهای اصلی این است که این نظریه ممکن است نتواند به کیفیت و تنوع تجربیات انسانی بدرستی پاسخ دهد.
در واقع، همه‌ افراد به یک شکل به تجربیات منفی واکنش نشان نمی‌دهند و ممکن است برخی از افراد با وجود تجربیات منفی، همچنان تلاش کنند تا به اهداف خود دست یابند.

علاوه بر این، برخی محققان بر این باورند که ناتوانی در یادگیری می‌تواند به دلایل دیگر، از جمله نقص‌های شناختی یا نبود منابع اجتماعی و حمایتی مرتبط باشد.
بنابراین، این نظریه نه تنها نیاز به بروزرسانی و توسعه‌ بیشتری دارد، بلکه باید در بافت‌های فرهنگی و اجتماعی مختلف بررسی شود.
اما در نظر داشته باشید، با وجود این موارد، امکان رد قطعی این نظریه نیز کار درستی نیست و دانستن آن، از ندانستن آن مفیدتر خواهد بود.

نتیجه‌گیری:

درماندگی آموخته شده مفهومی‌ست که درک آن می‌تواند دریچه‌ای تازه به سوی شناخت بهتر رفتار انسان بگشاید. این نظریه به ما نشان می‌دهد که احساس ناتوانی، اغلب نتیجه‌ تجربه‌های گذشته و شرایطی‌ست که فرد در آن‌ها کنترل خود را از دست داده است. اما نکته‌ امیدبخش اینجاست که همان‌طور که درماندگی می‌تواند آموخته شود، امید، توانمندی و دیدگاه مثبت هم قابل یادگیری‌اند. شناخت این الگوهای ذهنی به ما کمک می‌کند تا با تقویت باور به خود، از چرخه‌ شکست خارج شویم و با نگاهی نو به زندگی و چالش‌های آن نگاه کنیم.
در کل داشتن امید در کلیه مراحل زندگی بهتر از ناامیدی بوده و امکان تغییر الگوهای مخرب و چالش‌های سخت زندگی نیز با توکل بر خداوند، حس خوب و نگرش مثبت همگی برای داشتن زندگی با کیفیت بیشتر و بالاتر توصیه می‌شود.

به شما خودجوی عزیز توصیه می‌کنم، هیچ‌وقت دست از امید نکشید، شما می‌توانید با دوره رایگان تحول درون بصورت چشم‌گیری این مسیر را اصولی شروع کرده و شاهد تغییرات عالی خواهید بود، و در ادامه با شرکت در دوره الفبای آگاهی و همچنین دوره‌های تخصصی‌تر مثل دوره سایه و دوره بانک انرژی به نسخه بهبود یافته و با کیفیت خود دست یابید.

اگر فکر می‌کنید تغییر سخته و امکان جذب فراوانی و ثروت، یا بهبود رابطه خانوادگی و اجتماعی و همچنین بهبود موقعیت کاری، ارتقای شغلی و پوزیشن اجتماعی برای شما امری محال و دور از دسترس هست، حتما داستان‌های راندخت و دستاورد خودجویانی که برای ما ارسال کردند را ملاحظه کنید، این داستان‌ها و دستاوردها کاملا واقعی بوده و از خودجویانی هست که روزی فکر می‌کردند، دنیا به آخر رسیده و جای هیچ امیدی و نوری نیست، ترس داشتن و راهی برای ادامه نداشتند.

پس همین حالا شروع کن، تا داستان تغییر تو، یکی از داستان‌های راندخت برای دیگران بشه، تو هم می‌تونی نوری باشی برای مسیر یکنفر دیگه، چون همه ما بهم وصلیم و از هم جدا نیستیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *