کتاب معجزه شکرگزاری راندابرن - راندخت.

پولی نداشتم، ولی برای دخترم معجزه ساختم! چه کسی گفته وسط بحران‌های زندگی، دیگه امیدی به شادی نیست؟ گاهی در دل تاریک‌ترین شب‌های زندگی، نشونه‌ها یکی‌یکی میان تا بهمون یادآوری کنن هنوز نوبت ما نرسیده بدرخشیم. این متن، قصه‌ زنی که از دل فقدان، از دل تنهایی و از دل بی‌پناهی، با قلبی زخم‌خورده اما […]

وقتی فرکانس شفا، مرز بین مرگ و زندگی رو شکست! گاهی آدم‌ها برای شکرگزاری شروع می‌کنن، ولی نمی‌دونن دارن وارد مسیری میشن که سرنوشتی رو تغییر میده. داستان سپیده، نه فقط یک داستان شکرگزاری، بلکه سندیه بر قدرت نیت قلبی و باور مثبت در اوج ناامیدی. در دل یکی از بیمارترین لحظه‌ها، جرقه‌ای از امید […]

این آشوبی که مقدمه آرامش شده چیه!؟ تا حالا شده فکر کنین چرا وقتی وارد مسیر رشد و آگاهی می‌شیم، بعضی چیزها ظاهرا بهم می‌ریزه؟ چرا درست وقتی فکر می‌کنیم داریم همه‌چی رو بهتر می‌کنیم، ناگهان زندگیمون مثل خونه‌ای وسط خونه‌تکونی، به‌هم‌ریخته به‌نظر میرسه؟ شاید وقتشه دیدگاه‌مون رو نسبت به این به‌هم‌ریختگی‌ها عوض کنیم… این […]

داستان راندخت- داستان رنج امروز، معجزه فرداست ! سلام به همه عزیزان، امیدوارم حال دلتون عالی باشه. من فرهمند هستم، توراندخت، و این ویس ضبط می‌کنم در خصوص سری داستان‌های راندخت. قهرمان داستان ما یک خانم خیلی نازی هستند و تقریبا ۴۰ سالشونه و چند سالی هست که تو دوره ۲۸ روزه شکرگزاری هستند، در […]

ظاهرا موفق، اما در باطن !!!! بعضی آدم‌ها رو زندگی سر راه هم قرار میده، نه برای تصادف، بلکه برای نجات. مریم یکی از اون آدم‌هاست که آشناییش با خانم فرهمند، نقطه شروع یک مسیر پرچالش اما پر از خیر و برکت بود. دختری که از بیرون موفق به‌نظر می‌رسید، اما از درون خسته بود. […]

از صفر به درآمد بالا رسیدن، بنظر شما ممکنه؟! بعضی وقتا یه تغییر کوچیک توی باور، میتونه مسیر زندگی آدمو برای همیشه عوض کنه.این مرد خوش شانس یکی از همون آدماییه که وقتی تصمیم گرفت شکرگزاری واقعی رو با دل و جون تمرین کنه، درهای بسته یکی‌یکی براش باز شد.این دستاورد صادقانه و انرژی‌بخش، نشون […]