چک نوشتن برای کائنات - راندخت.
داستان راندخت- داستان رنج امروز، معجزه فرداست
داستان راندخت- داستان رنج امروز، معجزه فرداست ! سلام به همه عزیزان، امیدوارم حال دلتون عالی باشه. من فرهمند هستم، توراندخت، و این ویس ضبط میکنم در خصوص سری داستانهای راندخت. قهرمان داستان ما یک خانم خیلی نازی هستند و تقریبا ۴۰ سالشونه و چند سالی هست که تو دوره ۲۸ روزه شکرگزاری هستند، در […]
وقتی اعتماد جای ترس نشست
وقتی اعتماد جای ترس نشست رانندگی برای خیلیا یک کار روزمرهست، ولی برای بعضیا یه ترس عمیق پشتش خوابیده. ترسی که با «شک داشتن به خودت» شروع میشه و با «دیده نشدن» ادامه پیدا میکنه… اما وقتی یه تغییر کوچیک تو ذهن شروع بشه، حتی پشت فرمون رفتن هم میتونه تبدیل بشه به یه جشن […]
از لبه پرتگاه تا حس خوشبختی
از لبه پرتگاه تا حس خوشبختی چقدر فاصله است؟ گاهی آدم زندگیاش رو از جایی شروع میکنه که انگار هیچ نوری ته تونل نیست. جایی که فقط تاریکیه، ناامیدی، قرصهای خواب و فکرهایی که هیچکس دوست نداره به زبون بیاره. اما همین آدم، اگر راه درست رو پیدا کنه، میتونه از ته اون چاه تاریک، […]