معجزات شکرگزاری - راندخت.
خودجویی که از خانه بهدوشی به خوشبختی رویایی رسید
داستان راندخت-خودجویی که از خانه بهدوشی به خوشبختی رویایی رسید! سلام به همه عزیزان، امیدوارم حال دلتون عالی باشه. من فرهمند هستم توراندخت، و این ویس رو ضبط میکنم در خصوص سری داستانهای راندخت. این داستان ما مربوط میشه به خانمی به نام مریم. اگه یادتون باشه، فکر کنم تو داستان دوم یا سوم، حمید […]
معجزهای که بعد از یک ساعت مرگ، زندگی رو برگردوند
معجزهای که بعد از یک ساعت مرگ، زندگی رو برگردوند! گاهی وسط زندگی روزمره، جایی که حتی امیدی هم به بهتر شدن چیزی نداری، اتفاقی میفته که تمام معادلههات رو بههم میزنه. اینجاست که دیگه هیچ منطقی جواب نمیده و فقط میتونی بگی: «معجزه شد.» این داستان یکی از همون لحظههاست؛ لحظهای که مرگ تا […]
حکایت من و راز شکرگزاری تحولآفرین
حکایت من و راز شکرگزاری تحولآفرین! وقتی با خودت صادق باشی و رسما دست از نق زدن برداری، دروازههای شگفتی پیش روت گشوده میشود. در این داستان من، از دل چالشهای خانوادگی و بدهیهای سنگین پای شکرگزاریای ایستادم که بهجای وعدههای تو خالی، عمل میکرد. این معجزهها یکشبه اتفاق نیفتادند؛ نتیجه ترکیب باورِ قلبی، تمرین […]
آرامشی که هیچکس نتونست بهم بده، اما شکرگزاری داد
آرامشی که هیچکس نتونست بهم بده، اما شکرگزاری داد!! گاهی یک جمله ساده، از دل یک گفتگو کوتاه، میتونه راه نجات آدمی باشه که در طوفان رنجهای عاطفی گیر افتاده. این تجربه، حکایت آدمیه که با قلبی شکسته، در دل تاریکی به دنبال روزنهای از نور میگرده… و دست آخر، با راهی بهظاهر ساده اما […]
شکرگزاری، سپر من در طوفان زندگی شد
شکرگزاری، سپر من در طوفان زندگی شد! گاهی ما با نیت ساختن، قدم در مسیرهایی میگذاریم که در ظاهر همهچیز را به هم میریزند. در لحظاتی که فکر میکنیم داریم پیشرفت میکنیم، زندگی ناگهان با یک موج از تغییرات و تنشها روبهرویمان میکند. اینجاست که خیلیها فکر میکنند “نکنه راه رو اشتباه اومدم؟” اما گاهی، […]
معجزهای که پشت میلههای زندان رخ داد
داستان راندخت-معجزهای که پشت میلههای زندان رخ داد!؟ سلام به همه عزیزان، امیدوارم حال دلتون عالی باشه. من فرهمند هستم توراندخت. این ویس در خصوص سری داستانهای راندخت هست ، و قهرمان داستان ما شخصی به نام حسن هست که اسم مستعاره چون من هنوز اجازه ندارم اسمشون رو بگم، اگر خودشون دوست داشتن برای […]
وقتی صدای درونت جدی بگیری، کائنات برات معجزه میفرسته
داستان راندخت-وقتی صدای درونت جدی بگیری، کائنات برات معجزه میفرسته! سلام به همه عزیزان، امیدوارم حال دلتون عالی باشه. من فرهمند هستم، توراندخت، و در این ویس میخوام سری داستانهای راندخت رو، یکیش انتخاب کنم و براتون تعریف کنم. این داستان مربوط به یکی از تجربههای خودم هست. یه چند مدتی به من یه ندای […]
گمشدهای که راه ایمان واقعی نشونم داد
گمشدهای که راه ایمان واقعی نشونم داد..! بعضی از لحظهها هستن که نمیتونی با هیچ منطقی توضیحشون بدی. لحظههایی که انگار زندگی با تو حرف میزنه، جهان پاسخ نجواهای دلت رو میده و خدا درست همونجایی پیداش میشه که فکر میکنی دیگه امیدی نیست. این داستان، قصهی یکی از همین لحظههاست؛ لحظهای که نه فقط […]
وقتی انرژی دلت قفل گشای زندگی میشه
وقتی انرژی دلت قفل گشای زندگی میشه! گاهی اتفاقهایی تو زندگی میافتن که فراتر از منطق و برنامهریزیان؛ انگار دستی از جایی فراتر داره مراقبت میکنه، هدایتت میکنه، و بهت نشون میده که تنها نیستی. این داستان از دل شکرگزاری، ایمان، و تکنیکهایی اومده که نهفقط زندگی رو تغییر میده، بلکه حال دل رو هم […]
راز درس روز سیزدهم که زندگیم دگرگون کرد
راز “درس روز سیزدهم” که زندگیم دگرگون کرد! در دل این صدای آشنا و گرم، قصه تحول یک همراه قدیمی نهفته است؛ تجربهای ساده اما عمیق از درس سیزده که سرآغاز جهشی احساساتی و تغییرات ملموس در زندگی او شد. وقتی صدای استاد به گوش میرسد، هر تردید و کلافگی به لحظهای ناب بدل میشود، […]