برای استفاده از سایت راندخت، نیاز به راهنمایی داری ؟!

معجزات شکرگزاری - راندخت.

هیچ‌وقت ندیدمش، اما مسیر زندگیم ساخت

هیچ‌وقت ندیدمش، اما مسیر زندگیم ساخت

هیچ‌وقت ندیدمش، اما مسیر زندگیمو ساخت در دنیایی که آدم‌ها مدام درگیر روزمرگی‌ها و نگرانی‌های مختلف هستن، گاهی یک همراه، حتی از دور، میتونه مسیر زندگی یک نفر رو متحول کنه. این دستاورد، روایت زنی که بیش از هفت سال، در سکوت و با دل سپردن به راهنمایی‌های خانم فرهمند عزیز، تونسته مسیر زندگی‌ش رو […]

بیشتر بخوانید
از خیال پردازی برای سفر تا واقعیت و سفر رویایی من

از خیال پردازی برای سفر تا واقعیت و سفر رویایی من

از خیال پردازی تا واقعیت، سفری که جور شد. بعضی آرزوها فقط آرزو نیستن… انگار یک چیزی ته دل آدم میگه که “این مال توئه“، فقط باید باورش کنی و بذاری کائنات دست‌به‌کار بشه. یکی از همراهان خوش ذوق دوره‌ شکرگزاری راندخت، تجربه‌ای تعریف کرده که وقتی می‌خونیم، با تمام وجود حس می‌کنیم که رویاها […]

بیشتر بخوانید
ترس از رانندگی تا خریدن ماشین

۲۰ سال ترس از رانندگی تا خریدن ماشین

ترس از رانندگی تا خریدن ماشین آدم وقتی می‌شنوه یک نفر بعد از بیست سال تونسته بر ترسی که همیشه همراهش بوده غلبه کنه، ناخودآگاه یک حس قدرت تو دلش روشن میشه. یکی از شرکت‌کننده‌های دوره شکرگزاری راندخت، با یک ماجرای ساده اما قشنگ، بهمون نشون میده که چطوری میشه با نگاه درست به ترس‌ها، […]

بیشتر بخوانید
وقتی آغوش آگاهی باز می‌شود

وقتی آغوش آگاهی باز می‌شود

وقتی آغوش آگاهی باز می‌شود ، توهم بغلش کن. بعضی تجربه‌ها فقط اتفاق نیستن؛ جریانند. مثل آبی که وقتی راه می‌افته، هر چی سر راهش هست میشوره و با خودش میبره. نویسنده این دستاورد، بعد از گذروندن یک سال پر از تمرین، و آگاهی، دوره‌های آموزشی و مهم‌تر از همه، عمل‌کردن، حالا با قلبی پر […]

بیشتر بخوانید
شکرگزاری با من چه کرد؟

شکرگزاری با من چه کرد؟

می‌خواهید بدانید، شکرگزاری با من چه کرد؟ بعضی وقتا آدم به نقطه‌ای میرسه که انگار دیگه راهی جلوش نیست. دلش گرفته، فکرهاش در همه، امیدی هم به تغییر نداره. ولی همونجا، وسط اون همه تاریکی، یک جرقه‌ کوچیک میتونه روشنی رو به زندگیت برگردونه. خودجو دوست داشتنی ما، توی یکی از همین روزها تصمیم گرفت […]

بیشتر بخوانید
داستان راندخت- داستان بعد از این تغییر، پسرم کلا عوض شد

داستان راندخت- داستان بعد از این تغییر، پسرم کلا عوض شد

داستان بعد از این تغییر، پسرم کلا عوض شد!! سلام به همه عزیزان، امیدوارم حال دلتون عالی باشه. تو این ویس می‌خوام داستان واقعی شماره ۸ راندخت رو براتون تعریف کنم. قهرمان داستان ما، آقا پسری هست، تقریباً ۲۷-۲۸ ساله. داستان از اینجا شروع میشه که مهسای عزیز، یکی از دوستانشون‌ رو به من معرفی […]

بیشتر بخوانید
داستان راندخت- داستان چرا نباید کمک مالی به فقرا کنیم

داستان راندخت- داستان چرا نباید کمک مالی به فقرا کنیم

داستان راندخت- داستان چرا نباید کمک مالی به فقرا کنیم!!! آیا فقرا نیازمند، پول و صدقه هستند؟؟ سلام به همه عزیزان، امیدوارم حال دلتون عالی باشه. من فرهمند هستم توراندخت و این ویس را ضبط می‌کنم برای وب‌سایت randokht.com موضوع این ویس، یکی از داستان‌های راندخت است که قهرمان این داستان یک خانمی در خوزستان […]

بیشتر بخوانید
از بیماری و ترس تا آرامش و نور

از بیماری و ترس تا آرامش و نور

از بیماری و ترس تا آرامش و نور قلب من گاهی معجزه‌ها توی سکوت اتفاق می‌افتن… نه با نور و صدا، نه با هیاهو و اتفاقات عجیب؛ بلکه تو دل لحظه‌هایی که آدم با خودش و خدای درونش خلوت میکنه، آرام‌آرام یه زندگی تازه متولد میشه. داستانی که اینجاست، پر از همین معجزه‌های آرومه؛ عبور […]

بیشتر بخوانید
معجزه تولد فرزند دوم من

معجزه تولد فرزند دوم من

معجزه تولد فرزند دوم من، از دل دفتر شکرگزاری اتفاق افتاد گاهی وقتا ما فقط دنبال جوابیم، دنبال نتیجه. اما یه‌جایی تو مسیر آگاهی و شکرگزاری، می‌فهمیم اصل ماجرا اونیه که تو دل اتفاقاته؛ جایی که رها میشی، آروم میشی، و بدون اینکه بفهمی، معجزه خودش سر میرسه. این داستانِ یه خانم ۳۴ ساله‌ست که […]

بیشتر بخوانید
صدایی که سال‌ها خاموش بود

صدایی که سال‌ها خاموش بود

صدایی که سال‌ها خاموش بود، بالاخره رها شد گاهی یه مشکل کوچیک، سال‌ها همراه‌مونه. نه درد عجیبیه، نه خیلی حاد… ولی همیشه هست. وقتی یه درد یا اختلال جسمی سال‌ها با آدم باشه، کم‌کم باور میکنی که دیگه جزئی از تو شده و چاره‌ای براش نیست. اما گاهی فقط کافیه راهی باز بشه، از جایی […]

بیشتر بخوانید