برای استفاده از سایت راندخت، نیاز به راهنمایی داری ؟!

عبارت تاکیدی - راندخت.

از در و دیوار برام معجزه اومد

از در و دیوار برام معجزه اومد

داستان راندخت-از در و دیوار برام معجزه اومد! سلام به همه عزیزان، امیدوارم حال دلتون عالی باشه. من فرهمند هستم توراندخت و در این ویس می‌خوام سری داستان‌های راندخت رو طبق معمول یکیش انتخاب کنم و براتون تعریف کنم. این سری قهرمان داستان ما شخصی به نام داوود هست. اوایلی که شکرگزاری انجام داده بودم […]

بیشتر بخوانید
بازگشت حافظه پدرم با شکرگزاری

بازگشت حافظه پدرم با شکرگزاری

!بازگشت حافظه پدرم با شکرگزاری! گاهی وقتا فکر می‌کنی دیگه هیچ راهی نیست، همه‌چی داره بدتر میشه، و فقط باید بشینی و نگاه کنی که عزیزت داره جلو چشمت ضعیف میشه… اما همیشه یک راهی هست، حتی اگه دیده نشه. این متن، قصه‌ دختری که دست‌هاش رو روی زانوش گذاشت، بلند شد، و با ایمان […]

بیشتر بخوانید
خیاطی که باورهایش را دوخت و ثروت آفرید

خیاطی که باورهایش را دوخت و ثروت آفرید

داستان راندخت- خیاطی که باورهایش را دوخت و ثروت آفرید سلام به همه عزیزان، امیدوارم حال دلتون عالی باشه. من فرهمند هستم توراندخت و این ویس رو ضبط می‌کنم در خصوص سری داستان‌های راندخت. قهرمان داستان ما خانمی هست زیبا، هنرمند به نام آرزوی عزیز از اراک. در دوره‌های قبلی یک روز به من پیام […]

بیشتر بخوانید
دختری که یک تهدید مرموز زندگیش زیر و رو کرد!

دختری که یک تهدید مرموز زندگیش زیر و رو کرد!

داستان راندخت- دختری که یک تهدید مرموز زندگیش زیر و رو کرد! سلام به همه عزیزان، امیدوارم حال دلتون عالی باشه. من فرهمند هستم، توراندخت و در این ویس می‌خوام سری داستان‌های راندخت رو براتون تعریف کنم. قهرمان داستان ما خانمی هستند که در اردیبهشت ماه، با ما آشنا شدن از طریق اینستاگرام راندخت و به […]

بیشتر بخوانید
یک پاوربانک نامرئی برای شارژ روح

یک پاوربانک نامرئی برای شارژ روح

یک پاوربانک نامرئی برای شارژ روح! اگه دنبال یه تجربه‌ی واقعی و الهام‌بخش از تمرین‌های شکرگزاری و اتصال به منبع انرژی هستی، این متن رو از دست نده. یکی از همراهان خوبمون، توی این نوشته با دل و جون از دستاوردش تو تمرین «بی‌نهایت» گفته. تجربه‌ای که نه‌تنها بهش انرژی داده، بلکه باعث شده عادت‌های […]

بیشتر بخوانید
وقتی اعتماد جای ترس نشست

وقتی اعتماد جای ترس نشست

وقتی اعتماد جای ترس نشست رانندگی برای خیلیا یک کار روزمره‌ست، ولی برای بعضیا یه ترس عمیق پشتش خوابیده. ترسی که با «شک داشتن به خودت» شروع میشه و با «دیده نشدن» ادامه پیدا میکنه… اما وقتی یه تغییر کوچیک تو ذهن شروع بشه، حتی پشت فرمون رفتن هم میتونه تبدیل بشه به یه جشن […]

بیشتر بخوانید
داستان راندخت- داستان این کتاب بزرگترین هدیه من هست.

داستان راندخت- داستان این کتاب بزرگترین هدیه من هست.

داستان راندخت- داستان این کتاب بزرگترین هدیه من هست. سلام به همه عزیزان، امیدوارم حال دلتون عالی باشه. من فرهمند هستم توراندخت و در این ویس می‌خوام یکی از داستان‌های راندخت را تعریف کنم که تجربه خودم هست. این داستان برمی‌گرده به اولین دوره شکرگزاری من؛ زمانی که کتاب «معجزه سپاس» رو از طریق برادرم […]

بیشتر بخوانید