برای استفاده از سایت راندخت، نیاز به راهنمایی داری ؟!

تقویت اعتماد به نفس - راندخت.

ظاهرا موفق، اما در باطن

ظاهرا موفق، اما در باطن !!!!

ظاهرا موفق، اما در باطن !!!! بعضی آدم‌ها رو زندگی سر راه هم قرار میده، نه برای تصادف، بلکه برای نجات. مریم یکی از اون آدم‌هاست که آشناییش با خانم فرهمند، نقطه شروع یک مسیر پرچالش اما پر از خیر و برکت بود. دختری که از بیرون موفق به‌نظر می‌رسید، اما از درون خسته بود. […]

بیشتر بخوانید
از یک هنرجو معمولی تا تدریس آواز

از یک هنرجو معمولی تا تدریس آواز

از یک هنرجو معمولی تا تدریس آواز در آموزشگاه آدم وقتی توی این دستاورد می‌شنوه یکی بعد از کلی جنگ درونی، بالاخره خودشو پیدا کرده و حالا داره به بقیه آموزش میده، ته دلش یه حس عمیق روشن میشه. یکی از شرکت‌کننده‌های قدیمی دوره‌ شکرگزاری با پشتکار، عشق به یادگیری و دل دادن به خودش، […]

بیشتر بخوانید
ترس از رانندگی تا خریدن ماشین

۲۰ سال ترس از رانندگی تا خریدن ماشین

ترس از رانندگی تا خریدن ماشین آدم وقتی می‌شنوه یک نفر بعد از بیست سال تونسته بر ترسی که همیشه همراهش بوده غلبه کنه، ناخودآگاه یک حس قدرت تو دلش روشن میشه. یکی از شرکت‌کننده‌های دوره شکرگزاری راندخت، با یک ماجرای ساده اما قشنگ، بهمون نشون میده که چطوری میشه با نگاه درست به ترس‌ها، […]

بیشتر بخوانید
از ترس تنهایی تا عشق به خودم

از ترس تنهایی تا عشق به خودم

از ترس تنهایی تا عشق به خودم ، من حالا عاشق خودمم یکی از خودجویان خانم فرهمند عزیز، با صداقت و سادگی از دستاوردش گفته؛ از اینکه چطور در مسیر دوره سایه، خودش را پیدا کرد، عزت نفس واقعی را شناخت و کم‌کم عشق به خودش را شروع کرد. این حرف‌ها، فقط یک دستاورد شخصی […]

بیشتر بخوانید
داستان راندخت- داستان خانمی که نه عزت نفس داشت و نه اعتماد به نفس

داستان راندخت- داستان خانمی که نه عزت نفس داشت و نه اعتماد به نفس

داستان راندخت- داستان خانمی که نه عزت نفس داشت و نه اعتماد به نفس  سلام به همه عزیزان، امیدوارم حال دلتون عالی باشه. من فرهمند هستم توراندخت و در این ویس می‌خوام سری داستان‌های راندخت رو براتون تعریف کنم. خب، یکمی کوتاهی از شماست؛ دستاورد برای من نمی‌فرستین. داستان‌های راندخت هم، همه واقعی هست و […]

بیشتر بخوانید
وقتی اعتماد جای ترس نشست

وقتی اعتماد جای ترس نشست

وقتی اعتماد جای ترس نشست رانندگی برای خیلیا یک کار روزمره‌ست، ولی برای بعضیا یه ترس عمیق پشتش خوابیده. ترسی که با «شک داشتن به خودت» شروع میشه و با «دیده نشدن» ادامه پیدا میکنه… اما وقتی یه تغییر کوچیک تو ذهن شروع بشه، حتی پشت فرمون رفتن هم میتونه تبدیل بشه به یه جشن […]

بیشتر بخوانید
از بیماری و ترس تا آرامش و نور

از بیماری و ترس تا آرامش و نور

از بیماری و ترس تا آرامش و نور قلب من گاهی معجزه‌ها توی سکوت اتفاق می‌افتن… نه با نور و صدا، نه با هیاهو و اتفاقات عجیب؛ بلکه تو دل لحظه‌هایی که آدم با خودش و خدای درونش خلوت میکنه، آرام‌آرام یه زندگی تازه متولد میشه. داستانی که اینجاست، پر از همین معجزه‌های آرومه؛ عبور […]

بیشتر بخوانید
از یک واریزی ناگهانی تا دنیایی پر از آگاهی

 دنیایی پر از آگاهی چه شکلی است؟

 دنیایی پر از آگاهی چه شکلی است؟ بیشتر بدانید… بعضی وقتا یه شروع کوچیک می‌تونه جرقه‌ یه تحول بزرگ تو زندگی باشه. فقط کافیه آدم دل بده به یه مسیر، یه تغییر، یه نشونه… یکی از همراه‌های دوره‌های آگاهی، درست از آبان ۱۴۰۳ با شکرگزاری به سبک راندخت شروع کرد. شاید فکرش رو هم نمی‌کرد […]

بیشتر بخوانید
صدایی که سال‌ها خاموش بود

صدایی که سال‌ها خاموش بود

صدایی که سال‌ها خاموش بود، بالاخره رها شد گاهی یه مشکل کوچیک، سال‌ها همراه‌مونه. نه درد عجیبیه، نه خیلی حاد… ولی همیشه هست. وقتی یه درد یا اختلال جسمی سال‌ها با آدم باشه، کم‌کم باور میکنی که دیگه جزئی از تو شده و چاره‌ای براش نیست. اما گاهی فقط کافیه راهی باز بشه، از جایی […]

بیشتر بخوانید
هیچ دکتری نتونست خوبم کنه!

هیچ دکتری نتونست خوبم کنه!

هیچ دکتری نتونست خوبم کنه، ذهنم نجاتم داد بعضی دردها فقط جسمی نیستن؛ وقتی ماه‌ها یا حتی سال‌ها با یه مشکلی مثل آلرژی، خارش پوستی یا حساسیت دست‌ و پنجه نرم کنی و هیچ درمانی جواب نده، یه خستگی عمیق تو وجودت میشینه. اما گاهی یه تغییر درونی، هم حال دل آدمو خوب میکنه، هم […]

بیشتر بخوانید