اصول شکرگزاری - راندخت.
پسر خدماتی که حالا صاحب خونهست
داستان راندخت-پسر خدماتی که حالا صاحب خونهست! سلام به همه عزیزان؛ امیدوارم حال دلتون عالی باشه. من فرهمند هستم، توراندخت، و این ویس رو ضبط میکنم در خصوص سری داستانهای راندخت. داستان ما از اینجا شروع میشه که سال ۹۸ من زنگ زدم به یک شرکت خدماتی که دو تا نیرو برای من بفرستن برای […]
از خوردن قرص اعصاب تا آرامش با شکرگزاری
از خوردن قرص اعصاب تا آرامش با شکرگزاری! گاهی باید چند سال از یک مسیر بگذره تا آدمی بتونه پشت سرش نگاه کنه و با تمام وجود بگه: «من دیگه اون آدم سابق نیستم». این نوشته، روایت تغییری عمیق و تدریجیه؛ تغییری که با قطره قطره شکرگزاری، با نور آگاهی شروع شد… اما همینها تونستند […]
بازگشت حافظه پدرم با شکرگزاری
!بازگشت حافظه پدرم با شکرگزاری! گاهی وقتا فکر میکنی دیگه هیچ راهی نیست، همهچی داره بدتر میشه، و فقط باید بشینی و نگاه کنی که عزیزت داره جلو چشمت ضعیف میشه… اما همیشه یک راهی هست، حتی اگه دیده نشه. این متن، قصه دختری که دستهاش رو روی زانوش گذاشت، بلند شد، و با ایمان […]
باورهایی که با آهنگ شکل میگیرن و مغزت هیپنوتیزم میکنن
داستان راندخت-باورهایی که با آهنگ شکل میگیرن و مغزت هیپنوتیزم میکنن! سلام به همه عزیزان، امیدوارم حال دلتون عالی باشه. من فرهمند هستم، توراندخت، و در این ویس میخوام یکی از سری داستانهای راندخت رو براتون تعریف کنم. البته این داستان ربطی به شکرگزاری نداره، اما درباره تاثیر شعر و آواز روی سرنوشت ماست. یادمه […]
بازسازی اعتماد فقط با تغییر دادن خودم
بازسازی اعتماد فقط با تغییر دادن خودم! گاهی بزرگترین تغییرات، نه در اتفاقات عجیب و غریب، بلکه در حسهای کوچکی اتفاق میافتند که فقط خودمان از شدت دگرگونیشان باخبریم. لحظههایی که در ظاهر سادهاند، اما در عمقِ وجود، نشانگر یک بیداری جدید هستند. این داستان، قصه همان تغییر در زاویه نگاه است؛ داستان زنی که […]
از تلخی سالها تا شیرینی یک لبخند عاشقانه
از تلخی سالها تا شیرینی یک لبخند عاشقانه..! گاهی برای تغییر، لازم نیست دنیا عوض شه؛ فقط کافیه خودمون رو پیدا کنیم. این داستان، روایت یک زن قوی و ساکته که سالها در رابطهای سرد و بیروح گیر کرده بود. نه عشق، نه آرامش، نه امید… فقط خستگی از بودن با کسی که نمیتونست ببخشدش. […]
آرامشی که هیچکس نتونست بهم بده، اما شکرگزاری داد
آرامشی که هیچکس نتونست بهم بده، اما شکرگزاری داد!! گاهی یک جمله ساده، از دل یک گفتگو کوتاه، میتونه راه نجات آدمی باشه که در طوفان رنجهای عاطفی گیر افتاده. این تجربه، حکایت آدمیه که با قلبی شکسته، در دل تاریکی به دنبال روزنهای از نور میگرده… و دست آخر، با راهی بهظاهر ساده اما […]
شاید تو هم نشونهات دیدی، فقط باور نکردی
شاید تو هم نشونهات دیدی، فقط باور نکردی..! تا حالا شده یک رنگ، یک صدا یا حتی یک تکرار عجیب تو روزمرگیهات، ذهنت رو بندازه به فکر! یه جرقه کوچیک که اولش شاید بیمعنا به نظر بیاد، ولی آرومآروم مثل یه پازل نامرئی، زندگیت از درون تکون بده… این همون داستان؛ داستان غزال، زنی که […]
وقتی صدای درونت جدی بگیری، کائنات برات معجزه میفرسته
داستان راندخت-وقتی صدای درونت جدی بگیری، کائنات برات معجزه میفرسته! سلام به همه عزیزان، امیدوارم حال دلتون عالی باشه. من فرهمند هستم، توراندخت، و در این ویس میخوام سری داستانهای راندخت رو، یکیش انتخاب کنم و براتون تعریف کنم. این داستان مربوط به یکی از تجربههای خودم هست. یه چند مدتی به من یه ندای […]
وقتی انرژی دلت قفل گشای زندگی میشه
وقتی انرژی دلت قفل گشای زندگی میشه! گاهی اتفاقهایی تو زندگی میافتن که فراتر از منطق و برنامهریزیان؛ انگار دستی از جایی فراتر داره مراقبت میکنه، هدایتت میکنه، و بهت نشون میده که تنها نیستی. این داستان از دل شکرگزاری، ایمان، و تکنیکهایی اومده که نهفقط زندگی رو تغییر میده، بلکه حال دل رو هم […]