دستاورد - راندخت.
از ترس تنهایی تا عشق به خودم
از ترس تنهایی تا عشق به خودم ، من حالا عاشق خودمم یکی از خودجویان خانم فرهمند عزیز، با صداقت و سادگی از دستاوردش گفته؛ از اینکه چطور در مسیر دوره سایه، خودش را پیدا کرد، عزت نفس واقعی را شناخت و کمکم عشق به خودش را شروع کرد. این حرفها، فقط یک دستاورد شخصی […]
وقتی آغوش آگاهی باز میشود
وقتی آغوش آگاهی باز میشود ، توهم بغلش کن. بعضی تجربهها فقط اتفاق نیستن؛ جریانند. مثل آبی که وقتی راه میافته، هر چی سر راهش هست میشوره و با خودش میبره. نویسنده این دستاورد، بعد از گذروندن یک سال پر از تمرین، و آگاهی، دورههای آموزشی و مهمتر از همه، عملکردن، حالا با قلبی پر […]
شکرگزاری با من چه کرد؟
میخواهید بدانید، شکرگزاری با من چه کرد؟ بعضی وقتا آدم به نقطهای میرسه که انگار دیگه راهی جلوش نیست. دلش گرفته، فکرهاش در همه، امیدی هم به تغییر نداره. ولی همونجا، وسط اون همه تاریکی، یک جرقه کوچیک میتونه روشنی رو به زندگیت برگردونه. خودجو دوست داشتنی ما، توی یکی از همین روزها تصمیم گرفت […]
معجزه ای از جنس عمل
معجزه ای از جنس عمل دستاورد این خودجو، حالوهوای یک زن خستگیناپذیر رو داره… کسی که وسط زندگیِ روزمره اش، یک مسیر جدید رو به نام شکرگزاری انتخاب کرده و کمکم، زندگی به طرز عجیبی تغییر کرده و اتفاقات جالبی براش رقم خورده. اگر دلت میخواد ببینی تغییر واقعی چه شکلیه، این دستاورد تا آخر […]
شبیه کسی بودم که یک عمر با او جنگیدم
شبیه کسی بودم که یک عمر با او جنگیدم همهمون یک نفر رو تو زندگی داشتیم که میخواستیم مثلش نباشیم… اما گاهی دقیقاً همون جا که فرار میکنی، همون جاییه که داری ناخودآگاه بهش نزدیکتر میشی. این داستان، صدای خانمیه که سالها از شبیه بودن به پدرش فرار کرده بود… تا زمانی که با یک […]
وقتی آموزش ساده، عمیق و موندگار میشه
وقتی آموزش ساده، عمیق و موندگار میشه بعضی تجربهها هستن که انقدر واقعی و از دل میان، آدم نمیتونه راحت از کنارشون رد بشه. یکی از خودجوهایی که توی الفبای آگاهی هستن، توی این متن از تجربه خاص و دلنشینش در دوره «الفبای آگاهی» گفته. تجربهای که نشون میده وقتی آموزش با عشق و درک […]
یک پاوربانک نامرئی برای شارژ روح
یک پاوربانک نامرئی برای شارژ روح! اگه دنبال یه تجربهی واقعی و الهامبخش از تمرینهای شکرگزاری و اتصال به منبع انرژی هستی، این متن رو از دست نده. یکی از همراهان خوبمون، توی این نوشته با دل و جون از دستاوردش تو تمرین «بینهایت» گفته. تجربهای که نهتنها بهش انرژی داده، بلکه باعث شده عادتهای […]
وقتی اعتماد جای ترس نشست
وقتی اعتماد جای ترس نشست رانندگی برای خیلیا یک کار روزمرهست، ولی برای بعضیا یه ترس عمیق پشتش خوابیده. ترسی که با «شک داشتن به خودت» شروع میشه و با «دیده نشدن» ادامه پیدا میکنه… اما وقتی یه تغییر کوچیک تو ذهن شروع بشه، حتی پشت فرمون رفتن هم میتونه تبدیل بشه به یه جشن […]
از دین زدگی تا ایمان قلبی که دارم
از دین زدگی تا ایمان قلبی که دارم سالهاست توی مسیری بودی که برات نبوده. گاهی یه آگاهی کوچیک باعث میشه تمام باورهایی که سالها باهاشون جنگیدی، آروم و عاشقانه در آغوشت جا بگیرن. این روایت، داستانِ زنیه که با شکرگزاری و کار کردن روی خودش، نهتنها تونست حال دلش رو خوب کنه، بلکه رابطهاش […]
از بیماری و ترس تا آرامش و نور
از بیماری و ترس تا آرامش و نور قلب من گاهی معجزهها توی سکوت اتفاق میافتن… نه با نور و صدا، نه با هیاهو و اتفاقات عجیب؛ بلکه تو دل لحظههایی که آدم با خودش و خدای درونش خلوت میکنه، آرامآرام یه زندگی تازه متولد میشه. داستانی که اینجاست، پر از همین معجزههای آرومه؛ عبور […]