
راز “درس روز سیزدهم” که زندگیم دگرگون کرد!
در دل این صدای آشنا و گرم، قصه تحول یک همراه قدیمی نهفته است؛
تجربهای ساده اما عمیق از درس سیزده که سرآغاز جهشی احساساتی و تغییرات ملموس در زندگی او شد.
وقتی صدای استاد به گوش میرسد، هر تردید و کلافگی به لحظهای ناب بدل میشود، گویی راهی روشن درون تاریکی شب نمایان میگردد.
چطور این درس، زندگیام را متحول کرده : کد دستاورد ۱۲۲۳۵۹#سلام خانم فرهمند،
خیلی دوستتون دارم؛ خیلی خیلی زیاد. درس ۱۳ رو که گفتین، اصلا مشعوف شدم؛ الان تمام موهای بدنم سیخ شده و دارم با شما صحبت میکنم.
خدا شما رو برای ما حفظ کنه؛ انشاءالله به شما توفیق بیشتری بده و ویسهای بیشتری برامون ضبط کنین.
واقعا صداتون حال دلم خوب میکنه و سپاسگزارم از خدای بزرگ متشکرم متشکرم متشکرم که شما هستین و ما از نعمت حضورتون استفاده میکنیم.جالب بود برام؛ اول که ویس رو شروع کردین، از گرما و کلافگی صداتون خیلی پایین بود و خودتونم یه ذره ناراحت به نظر میرسیدین، ولی انقدر زیبا از یک نقطهای که همه ما درش هستیم نقطه A در نظر بگیریم تا نقطه B خیلی راه زیادی شاید باشه؛ ولی وقتی که قلب آدم داره «گمگمگم» میزنه و شما صداش میشنوی، این مسافتها، این راهها اصلا گفتنی نیست؛ خیلی کوتاهتر از اون چیزی میشه که تصورش میکنی.
من دورهی اول که تو گروههای قبلی با شما آشنا شدم از طریق یکی از دوستان بسیار خوبم، خدا انشاءالله نور به زندگیش بباره.
اومدم واقعا همون احساس اول داشتم و نشستم نوشتم درس روز ۱۳ را با عشق؛ چون من عاشق عدد ۱۳ام، ایمیلم ۱۳ داره، تمام عددهای زندگیم که خودم انتخاب میکنم، یه سیزدهای توش هست خیلی دوست دارم.بعد رسیدم به درس ۱۳، نشستم خالصانه نوشتم. دوره اول شاید پنج، شش ماه پیش بود.
به طرز عجیبوغریبی به جان بچههام پول، ثروت، زندگی را آورد.
یه وقتایی هستش که میگن: «چی آوردی؟» میگه: «اومدم چیزی بگیرم.» شما میگین: «چی آوردی؟» میگه: «نه، ظرفت چی آوردی؟» بالاخره ظرفمون در دوره اول خیلی کوتاهه، همونجوری که خودتون اون برگه آرزوها رو از اون بالای کمد پیدا کردین تابلوی آرزو خیلی کوچیک نوشته بودین درسته خانم فرهمند، ولی لذتبخشه؛ لذت بخش رسیدن، و خیلی کاری نداره. من خودم تجربه کردم، تست کردم.
مثل اون دوستتون که تو داستانهای راندخت هستش آقای حمید و که هی ول میکرد، هی میرفت، هی ول میکرد.
منم دقیقا یه همچین شخصیتی داشتم؛ ول کردم سه، چهار ماه، دوباره دیدم هیچ راه نجاتی نیست.
خدا را شکر میکنم که شما این «گروه تحول درون» را ساختین و گذاشتین ما با استفاده ازش لذت ببریم.
ما شهرستانیها نمیتونیم بیایم پیش شما خانم فرهمند بچه کوچیک داریم و واقعا برامون مشکلسازه.
شما نکاتی هست بگین که ما هم بهرهمند بشیم؛ واقعا ما هم درک میکنیم.
خیلی دوست داریم که مثلا یه مستندی از اون جلسات ساخته بشه، و من فکر میکنم هیچی مثل مستند نمیتونه آدمها رو متحول کنه.
خیلی دوستتون دارم، من رضا هستم از یزد.
هیچ اشکالی هم نداره اگه ویس من پخش بشه. ارادت دارم، سر تعظیم و احترام در مقابل این انرژی صادقانه شما فرود میارم.
انشاءالله به زندگی ما هم بباره و برای ما دعا کنید که ما هم به آرزوهامون برسیم.
خیلی دوستتون دارم، دوستان عزیزم.
اگه ویس من شنیدین، به شما هم عرض ادب و احترام میکنم.
شماهم خیلی دوست دارم و ما با انرژی همدیگه میتونیم خیلی سریعتر برسیم به خواستههامون.
یا علی مدد، خدا نگهدار.
تحلیل روانشناسی و معنوی:
از منظر روانشناسی، این واکنشِ قدرتمند جسمی (سیخ شدن موها) و احساسی، نشانگر ورود «سامانه پاسخ به هیجان» بهکار افتاده است؛
صدای مطمئن و آرامشبخش، سیستم عصبی پاراسمپاتیک را فعال و هورمونهای استرس را مهار میکند.
از دید علمی، ضربآهنگ و لحن دقیق صدا تأثیر سینکرونوسیته (تطابق فرکانسها) دارد که مغز را در حالت آرامش و یادگیری قرار میدهد.
در بعد معنوی، عدد ۱۳ نمادی است از باورِ مؤمنانه به عدد خوششانسی و قدرت نیت خالص.
نوشتن آرزوها به زبان حال، عملی جادویی است که «قانون تجسم» را تحریک میکند وقتی حقیقتا باور کنیم ندای درونمان قدرت دارد، جهان ماده نیز با ما همراه میشود.
یاریگری استاد و فضای حمایتی گروه، مصداق «نور درخشان در تاریکی» است که به هر قلب جرات پرواز میبخشد.
جمعبندی:
این تجربه به ما میآموزد که همصدایی با یک راهنما حتی از راه دور میتواند آغازی باشد بر دستیابی به خواستهها، تقویت عزت نفس و تغییر مسیر زندگی.
وقتی نیتها با عشق و صداقت نوشته میشوند، هر دویار ما، چه ول کردنِ مسیر و بازگشت دوباره، نشانگر پختگی و بلوغ روح است.
حاصل این داستان، ایمان است به «قدرت نیت» ؛ مثل قطرهای در اقیانوس شکوه شکرگزاری، که موجهای عظیم تحول را در دل ما برمیانگیزد.
شما کدام تمرین صوتی یا نوشتاری ما را در زندگیتان امتحان کردهاید که تأثیر شگرفی بر احساسات و اطرافتان گذاشته؟
لطفا در کامنتها با ما به اشتراک بگذارید!