برای استفاده از سایت راندخت، نیاز به راهنمایی داری ؟!

از دین زدگی تا ایمان قلبی که دارم

از دین زدگی تا ایمان قلبی که دارم

از دین زدگی تا ایمان قلبی که دارم

سال‌هاست توی مسیری بودی که برات نبوده. گاهی یه آگاهی کوچیک باعث میشه تمام باورهایی که سال‌ها باهاشون جنگیدی، آروم و عاشقانه در آغوشت جا بگیرن.
این روایت، داستانِ زنیه که با شکرگزاری و کار کردن روی خودش، نه‌تنها تونست حال دلش رو خوب کنه، بلکه رابطه‌اش با خدا، خانواده، گذشته و حتی خودش رو از نو ساخت.
روایتی از بخشیدن، رشد کردن، و رسیدن به یک نقطه جدید از آگاهی…

 

دستاورد خانمی که میگه، من حالا ایمان دارم : کد دستاورد ۱۲۲۴۴۳#

استاد، وقتتون بخیر، خوب هستید؟ سال نوتون مبارک باشه.
درباره دستاوردهایی که فرمودین، من که در این یک سال و خورده‌ای که با شما همراه هستم، به لطف خدا، خیلی خیلی دستاورد داشتم.
مهم‌ترین دستاوردی که داشتم، اینه که حال دلم خیلی خیلی خوب شده، احساس خیلی بهتری نسبت به خودم دارم، با خودم دوست شدم، کودک درونم و پذیرفتم و باهاش ارتباط برقرار کردم.

یکی دیگه از بهترین دستاوردهایی که من داشتم، اینه که من در گذشته، اصلاً اصلاً قبول نداشتم این دینی که به ما می‌گفتن.
درباره نماز هم من حتی به مرحله‌ای رسیده بودم که می‌گفتم: «نماز خوندنی هم که میگن اشتباهه» یه چیزی می‌خواستن که ما رو مجبور کنن تو این راه بمونیم و از این حرفا.

و همیشه، در هر شرایطی که بوده، مثلاً من کربلا رفتم؛ اونجا از خدا خواستم، یا هر شرایطی که یک ذره مذهبی‌تر بوده دلم شکسته، از خدا خواستم یک راهی به من نشون بده، یک دینی به من نشون بده که من احساس رضایت ازش داشته باشم و الان میتونم به جرئت بگم: من با عشق نمازم میخونم.
قبلا اگر نماز میخوندم، از روی اجبار می‌خوندم و فکر میکردم که اگه نخونم، مثلا مسلمون نیستم برای همین می‌خوندمش؛ اما الان کیف میکنم از نماز خوندنم.

یکی دیگه از دستاوردهایی که من داشتم، اینه که شکر خدا، کل خانواده من، خواهرام، زن برادرم، همه اینا توی این مسیر اومدیم.
با همدیگه گروه زدیم، با همدیگه نظرمونو میگیم، سوال‌هامونو می‌پرسیم و به همدیگه کمک می‌کنیم.
این خیلی حس خوبی به من داده الان، جدیدا دختر خودم و همسرم هم علاقمند شدن، شکر خدا، برای این موضوع.

حال خودم خوب شده، همه جهان اطرافم قشنگ‌تر شده، خیلی خیلی اتفاقای خوب دیگه‌ای افتاده برام که نمیدونم چطوری بیان کنم.
من خودمو خیلی بخشیدم؛ اتفاق‌ها، چیزهایی که نگه داشته بودم از گذشته، یک دلیل‌های الکی که شکر خدا، توی مسیرم تونستم رهاشون کنم، یک عالمه سبک‌تر شدم و نزدیک‌تر شدم به خودم، حالم خوب شده و شکر خدا که روز به روز دارم بهتر میشم.

از لحاظ مالی، خیلی خیلی پیشرفت کردم، من تو کارم هم خیلی پیشرفت کردم، من حتی اولین کارم رو با قرض شروع کردم که خداروشکر، الان کل سرمایه کارم از خودمه.
همه قرض‌هارو تونستم به همه بدم، درآمدم خیلی بهتر شده، عالی‌تر شده ،اصلاً میرم سر کارم کیف میکنم از کارم.
با وسایلم و اجناسم صحبت میکنم، با لباس‌هایی که میخوام بفروشم صحبت میکنم، خداحافظی میکنم باهاشون و حتی خوش‌آمد میگم به کار جدیدی که میارم تو مغازه‌م؛ خیلی حالم خوب شده.

دیگه میتونم از دستاوردهایی که من توی این دوره شکر خدا، در کنار شما داشتم و یاد گرفتم، اینو بگم که:
من یاد گرفتم اول خودم و بعد پدر و مادرم، و بعد پدر و مادر همسرم ببخشم؛ سر چیزهای کوچیکی که داشتم، چیزهایی که نشستم و بهش فکر کردم و نوشتم و فهمیدم که منو ناراحت کرده، یادم اومد تو مدیتیشن‌ها که اگر چیزی منو ناراحت کرده رهاش کنم و اینجوری سبک شدم و آزاد شدم .
خیلی ممنون از شما و گروهتون، از وقتتون، از انرژی که برای ما می‌ذارید.

تحلیل روان‌شناسی و علمی این دستاورد :

نماز، وقتی با اجبار همراه باشه، فقط تبدیل میشه به یک کار تکراری؛ اما وقتی نگاهمون عوض بشه و با عشق بیاد، میشه فرصتی برای وصل شدن… به خود، به خدا، به آرامش، اونوقته که دیگه اون نماز برات پر از شکوه و جلال میشه.

از نظر روان‌شناسی، فردی که خودش رو میبخشه، کودک درونشو می‌پذیره و دست از قضاوت گذشته برمی‌داره، نه‌تنها از نظر ذهنی سبک‌تر میشه، بلکه عملکرد فیزیکی، شغلی و ارتباطاتش هم دچار تحول میشن.

این متن، یه الگوی کامل از عبور از اعتقادات تحمیلی، ورود به آگاهی، و بازگشت به ایمان انتخاب‌شده‌ست.
وقتی شخص بتونه خودش، پدر و مادر، همسر و گذشته‌ش رو ببخشه، یعنی تولد دوباره، البته کار راحتی نیست، باید به پذیرش هم برسین و….

جمع‌بندی :

گاهی، یک دل بریدن از قضاوت‌های گذشته مون، یک آشتی ساده با خدا، یا حتی یک گفت‌وگوی صادقانه با خودت، میتونه همون اتفاق بزرگ باشه.
تو این دستاورد، زنی رو دیدم که باورهای تحمیل‌شده اش رو کنار گذاشت، ترس‌های گذشته رو کنار زد و خودش رو با همه تفاوت‌ها پذیرفت، شاید این همون تغییریه که بیشتر از هر چیزی، امروز بهش نیاز داشته باشی.

تا حالا شده یک باور قدیمی جلوی حال خوبت رو بگیره؟
شاید تجربه‌ت، نور راه کسی باشه که هنوز تو تاریکیه، پس تجربه‌ت رو بفرست تا به بقیه کمک کنه.